اول از همه خدا را شکر میکنم که به این بنده حقیر توفیق داده است در مقامی باشم که بتوانم آقا و امامم و نائب مهدی را هر چند وقت یکبار ببینم و دیده ی گناه خود را به جمال ایشان منور کنم و در فضای نورانی بیت، محل نور و عطر خمینی قدم بگذارم و هزار بار شکر.
در آخرین دیداری که نصیبم شد پا در جایگاه صبر و مقاومت گذارم و بتوانم بار دیگر فیض تماشای یار ببرم و مست دیدار شوم گریه کنان شاد بودم و هر لحظه انگار ملائکه برای تبریک بر دو چشمانم آب کوثر میریختند.
راستش در اون دیدار از اولی که سید علی وارد شد و تا لحظهی اتمام سخنرانیشان چنان زنبوری بودم که غرق مستی به دور کندو و ملکه ی آن بال میزدم و مغرورانه و باشعفی غیر قابل توصیف به تماشای عزیز نشسته بودم و بعضا پاهایم خواب میرفت و درد میکرد ولی من که اون لحظه من نبودم چون الطافی که شاملم میشد برای من مقصر زیاد بود.
منی که اونقدر غرق دنیا و گناه هستم و قسمتم نمیشود که حتی فقط یکبار امام زمان خود قطب عالم امکان را ببینم شانس دیدار سید علی برایم بزرگترین نعمتی است که به من عنایت شده است و باز ممنون.
سخنان سید و البته به قول یکی از دوستان عزیز که آقا را اونقدر دوست دارد میگه ((عمو)) رفته رفته تمام میشود و همان که میگوید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته مثل اینکه سید آهنربایی درونش گذاشته و روشن کرد و ما هم پروانه وار به سوی رفته و نمیدونم که اونقدر مات و مبهوت جمالش شدم که فقط سید بود و بس و من حتی خودم را از یاد بردم و زیباتر از آن ،زمانی است که اوج زندگی خود را بدست آوردم و به طرف سید رفتم و توانستم دست آقا را ببوسم و انگشتر عقیق خود را برای تبرک به من هدیه داد و من دیگر...
دیگر در پوست خود نبودم نمیدونم اون لحظه اگر به من میگفتند تمام عالم برای تو و انگشتر رو عوض کن شاید و یقینا نمیدادم. و اونجا یاد سخن امام علی افتادم که فرمودند:(( اگر تمام دنیا را بدهید و بگویید یک دانه از دهان مورچه بیرون بیار هرگز اینکار را نمیکنم.)) و من هم اگر عالم و درونش را میدادند این کار ار نمیکردم.
به هر حال انگشتر خود قیمتی ندارد بلکه صاحب به اون شی ارزش میدهد و این شاید آغاز یک برکت باشد و هدایت در انگشتر آقا سید علی خامنه ای
به امید ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف